چرا انسان ها آشتی میکنند ؟
انسان یک موجود اجتماعی هستش . برای تعریف بهتر یعنی موجودی وابسته به شبکه اجتماعی هست که در اجتماع قرار میگیره و شاید متوجه نباشه چنین وابستگی درماهیت انسان وجود داره و یکی از نیاز هاش برقراری روابط با دیگران هست . چنین نیازی نه تنها یک نیاز جسمی بلکه عمیقا یک نیاز روانیست. بنابراین دور ماندن از چنین روابطی برای وی فوقالعاده دشواره ، مگر افرادی که به اختلالاتی دچارند که دوری از روابط اجتماعی رو ترجیح بدن .
بر این اساس ماندن در وضعیت قهر برای این موجود اجتماعی دشواره. به ویژه اینکه در یک سوی قهر معمولا افرادی قرار دارند که به نحوی از لحاظ عاطفی برای فرد دارای اهمیت هستن ، مثل قهر دو دوست یا قهر زن و شوهر.
بنابراین بازگشت به وضعیت قبلی و ایجاد دوستی و تمایل بهش معمولا وجود داره ، حتی در مواردی که افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی خودشون به نوعی فقدان چنین تمایلی رو نشون میدن . ممکنه شدت ناراحتی از طرف مقابل به قدری زیاد باشه که فرد کاملا از برقراری رابطه مجدد و آشتی خوداری کنه و حتی دلایل و توجیهات منطقی برای این قهر داشته باشه . که فقط از نظر خودش قابل قبول هستند
ولی جمله ی کاش این اتفاق نمیافتاد تا قهر اتفاق بیوفته ... به شکلهای مختلف در ذهن افراد وجود داره . برخی افراد بیشتر از بقیه نیاز روانی و عاطفی خودشون رو به روابط با دیگران احساس میکنن.
چنین افرادی حتی اگر یاد گرفته باشند از روش قهر به عنوان یک ابزار برای بیان ناراحتی استفاده کنن ، اما به زودی تمایل به بازگشت رابطه در اونها بوجود میاد. برخی افراد به صورت خودکار درحالت هیجانی به این روش اقدام میکنن ، اما بعد از مدتی که هیجانات شون فروکش کنه و قدرت منطق بیشتر تجلی کنه ، متوجه مسائلی میشن که تمایل به بازگشت در اونها رو بوجود میاره . برخی از افراد دیگر کینهای تر هستن و شاید به نظر برسه هرگز نمیتونن فرد مقابل رو ببخشن ، حتی به قیمت تحمل ناراحتی های حاصل از قطع روابط